طلا از ۴۰۰۰ دلار عبور کرد، افزایش چشمگیر سه ساله قیمت طلا تمام رکوردها را میشکند 
جک رایان، مارک برتون
۹ اکتبر ۲۰۲۵، 
خرید طلا همچنین با هدف رهایی از وابستگی به دلار و محافظت در برابر خطرات انجماد داراییها انجام میشود.
قیمت طلا از اوجهای تعدیلشده با تورم خود فراتر میرود - داراییهای ایالات متحده از ارزش ۱ تریلیون دلار فراتر میرود
بالارفتن قیمت طلا ازمرز ۴۰۰۰ دلار در هر اونس ، نقطه عطف جدیدی در افزایش سه ساله آن است. این امر تردیدهای مداوم و حتی مدلهای تحلیلی را که مدتهاست به طور دقیق حرکات قیمت طلا را پیشبینی میکنند، به چالش میکشد.
پس از آنکه طلا در بیشتر این قرن توسط سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی طرد شد، نقطه عطف طلا در جریان آشفتگی بازار ناشی از همهگیری کووید-۱۹ به دست آمد. قیمت طلا روند صعودی خود را زمانی آغاز کرد که از مرز ۲۰۰۰ دلار در هر اونس گذشت و متعاقباً پس از حمله روسیه به اوکراین، شتاب بیشتری گرفت. بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران چینی در سال ۲۰۲۴ رهبری خرید را بر عهده داشتند و باعث افزایش سالانه ۲۷ درصدی شدند. سپس، با بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، طلا در مارس امسال با قدرت از مرز ۳۰۰۰ دلار عبور کرد.
اخیراً، تقریباً هر عامل اصلی اقتصاد کلان، به نفع طلا بوده است. تعطیلی جزئی دولت ایالات متحده و تضعیف دلار نیز به افزایش آن کمک کرده است.
اوج تعدیلشده با تورم
ماه گذشته، قیمت طلا از اوج تعدیلشده با تورم ۸۵۰ دلار در هر اونس که تقریباً ۴۵ سال پیش به آن رسیده بود، فراتر رفت. وقتی این سطح در ژانویه ۱۹۸۰ به دست آمد، ایالات متحده با کاهش ارزش پول، تورم بالا و رکود اقتصادی روبرو بود. در آن زمان، ایالات متحده با مسدود کردن داراییهای ایران توسط رئیس جمهور جیمی کارتر در پاسخ به بحران گروگانگیری تهران، درک ریسک داراییهای دلاری را در بین برخی از بانکهای مرکزی خارجی افزایش داد و باعث شد قیمت طلا تنها در عرض دو ماه دو برابر شود. برخی از طرفداران فعلی طلا با همپوشانی به وضعیت آن زمان اشاره میکنند.
پیشی گرفتن از خزانهداری ایالات متحده
بانکهای مرکزی در طول این افزایش قیمت بر بازار تسلط داشتهاند. موج خریدهای عظیم طلا، تحلیلگران و معاملهگران را مجبور کرده است تا مدلهای جدیدی برای درک افزایش مجدد تقاضا بسازند. این خریدها ناشی از تمایل به دور شدن از وابستگی به دلار و محافظت در برابر خطر مسدود کردن داراییها توسط کشورهای متخاصم است.
 
در حالی که طلا ممکن است هرگز به نقش سابق خود به عنوان دارایی ذخیره سیستم پولی بینالمللی بازنگردد، ارزش آن احتمالاً از ارزش خزانهداری ایالات متحده که در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی خارج از ایالات متحده نگهداری میشود، پیشی گرفته است.
در حالی که هنوز کل داراییهای دلاری ذخایر ارزی جهانی را تحت الشعاع قرار میدهد، طلا از یورو پیشی گرفته و به دومین دارایی بزرگ در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی تبدیل شده است. افزایش اخیر قیمتها همچنین برای ایالات متحده مثبت بوده است، که ارزش بازار داراییهای طلای آن ماه گذشته از یک تریلیون دلار فراتر رفت، بیش از ۹۰ برابر مبلغی که در ترازنامه دولت ذکر شده است. 
خرید چین متوقف میشود
پس از ۲۴ سال رشد، خرید چین در چهار ماه اول امسال افزایش قابل توجهی در قیمت طلا ایجاد کرد. اقدامات تعرفهای جدید دولت ترامپ بازارهای جهانی را مختل کرد و تقاضای داخلی برای داراییهای امن را افزایش داد.
قدرت خرید چین را میتوان در چیزی که به آن "حق بیمه شانگهای" میگویند، مشاهده کرد، که به اختلاف بین قیمت نقدی معیار لندن و قیمت در بورسهای چین اشاره دارد. در ماههای اخیر، قیمت طلای چین پایینتر از قیمت معیار معامله شده است. با رسیدن طلا به بالاترین رکوردها، این موضوع نشان میدهد که سرمایهگذاران غربی نیروی محرکه اصلی افزایش اخیر قیمت هستند.
افزایش داراییهای ETF
برای سرمایهگذاران فردی و نهادی غربی، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF ) مرتبط با طلا، راه اصلی سرمایهگذاری در طلا هستند. خرید سهام در یک ETF مستلزم آن است که شرکت صادرکننده آن مقدار طلا را در بازار خریداری و نگهداری کند و این امر باعث افزایش قیمت طلا میشود.
در طول همهگیری کووید-۱۹، برخی از این صندوقهای بزرگ داراییهای خود را به سطوح بیسابقهای افزایش دادند، اما سپس با سودگیری خریداران، وارد رکود شدند. این روند در اواسط سال ۲۰۲۴ معکوس شد و از آن زمان تاکنون بیش از ۱۶ میلیون اونس به داراییهای ETF اضافه شده است. با این حال، این هنوز پایینتر از اوج مشاهده شده در طول همهگیری کووید-۱۹ است و به خریداران این اطمینان را میدهد که به نقطه عطف بعدی نگاه کنند که روند صعودی بیشتری وجود دارد.
اوله هانسن، استراتژیست کالا در ساکسو بانک، گفت: «افزایش قیمت طلا به بالای ۴۰۰۰ دلار صرفاً بازتاب انتظارات نرخ بهره یا دلار ضعیفتر نیست. بلکه نشان دهنده تغییر عمیقتری در احساسات سرمایهگذاران و جریانهای سرمایه جهانی است، زیرا تحریمها، انجماد داراییها و نگرانیها در مورد پایداری مالی، سرمایهگذاران، از جمله سرمایه گذاران نهادی و دولتی، را به سمت داراییهای سخت خارج از سیستم مالی سوق میدهد.»