فهرست مطالب

افزایش صادرات چین به کشورهای در حال توسعه

 BYD

هوش مصنوعی چه مزایایی برای آموزش به ارمغان می آورد؟

خاکهای کمیاب اوکراین

تسلادرهند

هشدارهای خطرارزدیجیتال

کنفرانس بین المللی بازار کار ریاض

مدل زبان بزرگ DeepSeek-V3

تلاش های پاکستان برای نوسازی ناوگان دریایی خود

تاثیرتروریسم براقتصاد

مراکز داده درآسیای جنوب شرقی

ترجمه برگه سفید تترگلد

خطرتبدیل بیت کوین به دارایی ذخیره

ارزترامپ

جنگ روسیه واکراین

چین وتعرفه های60 درصدی ترامپ

بانک های مرکزی جهان وترامپ

 هوش مصنوعی متاو پیمانکاران دفاعی ایالات متحده

هوش مصنوعی به اسرائیل کمک می کندغزه رابمباران کند

هوش مصنوعی چگونه کار می کند؟

بهترین زمان خرید صندوق های طلا

سازمان همکاری اقتصادی وتوسعه

محدودیت آمریکا برای صادرات نیمه هادی های هوش مصنوعی

صنعت نیمه هادی

سرمایه گذاری درامور مالی

جریان نقدی

بندرچابهار

ربات

سه روشی که ربات ها بر اقتصاد تأثیر می گذارند

روبات های کشاورزی

فرکینگ

صندوق قابل معامله ETF

بانک خلق چین

رکودبازارمسکن چین

چالش هند باچین

قراردادجدیدشرکت ملی نفت امارات و اکسون موبیل

سیلست های نفتی پاکستان

ریاست جمهوری بایدن

اتصال ایران به چین ازطریق افغانستان وپاکستان

اقتصاداسترالیا

بریکس

ترامپ

کاهش نرخ بهره دراروپا

 

  چرا ایران ازطریق افغانستان وپاکستان به چین وصل نمی شود؟  

در نگاه اول به نظر میرسد که کوتاهترین مسیر برای اتصال ایران به چین از طریق افغانستان و پاکستان است. اما دلایل متعددی وجود دارد که چرا این مسیر به عنوان یک کریدور اصلی تجاری و ترانزیتی مورد استفاده قرار نمیگیرد و ایران ترجیح میدهد از مسیرهای شمالی (ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان) برای اتصال به چین استفاده کند.

این دلایل را میتوان به چند دسته اصلی تقسیم کرد:

۱. دلایل جغرافیایی و زیرساختی

   کوهستان‌های صعب‌العبور: رشته کوه‌های هندوکش در افغانستان و رشته کوه‌های قراقروم در شمال پاکستان، از بلندترین و خطرناکترین کوهستان‌های جهان هستند. احداث جاده، ریل و تونل در این مناطق بسیار پرهزینه، زمانبر و از نظر فنی بسیار چالش‌برانگیز است.

عدم توسعه زیرساخت‌ها: شبکه راه آهن در افغانستان بسیار محدود است و تاکنون خط آهن مستقیمی بین افغانستان و چین احداث نشده است. در پاکستان نیز، اگرچه پروژه CPEC کریدور اقتصادی چین-پاکستان زیرساخت‌هایی را در شمال ایجاد کرده، اما این مسیر هنوز برای اتصال انبوه کالا از ایران به چین به بلوغ نرسیده است.

 

بخشی از اتوبان بین چین وپاکستان

اما دلایل امنیتی و سیاسی مهمترین مانع بر سر راه این مسیر است.

ناامنی در افغانستان: افغانستان برای دهه‌ها با بی ثباتی سیاسی، حضور گروه‌های شورشی و تروریستی (مانند داعش خراسان) و ناامنی عمومی دست و پنجه نرم کرده است. تضمین امنیت محموله‌های تجاری و کارکنان در چنین محیطی بسیار دشوار و پرریسک است.

تنش‌های سیاسی در پاکستان: مناطق قبیله‌ای در غرب پاکستان، به ویژه نزدیک به مرز افغانستان، همواره کانون ناآرامی و درگیری بوده است. همچنین بی ثباتی سیاسی داخلی پاکستان نیز یک فاکتور خطر محسوب میشود.

روابط پیچیده بین کشورها: روابط بین ایران و پاکستان گاهی با تنش‌های مرزی و اتهامات متقابل درباره حمایت از گروه‌های مخالف یکدیگر همراه بوده است. این عدم اعتماد متقابل، همکاری عمیق در پروژه‌های بزرگ زیرساختی را دشوار میسازد.

دلایل اقتصادی و رقابتی

جذابیت مسیرهای جایگزین (راهبردی‌تر): ایران در حال حاضر بر توسعه کریدورهای شمال-جنوب و همچنین اتصال از طریق آسیای میانه تمرکز کرده است.

   کریدور بین المللی حمل ونقل شمال-جنوب ((INSTC  که ایران، روسیه، هند و کشورهای قفقاز را به هم متصل میکند، برای ایران اولویت بالاتری دارد. این مسیر از ثبات و امنیت نسبی بیشتری برخوردار است.

   اتصال از طریق آسیای میانه: ایران از طریق ترکمنستان و قزاقستان به چین متصل میشود. این مسیر اگرچه ممکن است طولانی‌تر باشد، اما از کشورهای باثبات‌تر و دوست‌تری میگذرد و زیرساخت‌های ریلی آن در حال توسعه و تکمیل است (مانند خط آهن قزاقستان-ترکمنستان-ایران). چین نیز سرمایه‌گذاری عظیمی در پروژه BRI (ابتکار کمربند و راه )در آسیای میانه انجام داده که این مسیرها را تقویت میکند.

مقرون به صرفه نبودن: با در نظر گرفتن هزینه‌های امنیتی، بیمه و زمان طولانی تر حمل ونقل در یک مسیر ناامن، مسیر افغانستان-پاکستان در مقایسه با مسیرهای دیگر ممکن است از نظر اقتصادی به صرفه نباشد.

 

کریدورشرق به غرب

البته، ایران از طریق افغانستان و پاکستان به چین "فیزیکی" وصل است (جاده های مرزی وجود دارد)، اما این اتصال به دلیل موانع طبیعی عظیم (کوهستان‌های بسیار مرتفع) ،ناامنی مزمن و بی ثباتی سیاسی در افغانستان و بخش‌هایی از پاکستان ،عدم توسعه زیرساخت‌های لازم  (به ویژه راه آهن)وجود گزینه‌های بهتر و امن‌تراز طریق آسیای میانه به یک کریدور ترانزیتی اصلی، قابل اعتماد و مقرون به صرفه تبدیل نشده است.

در درازمدت و در صورت برقراری ثبات کامل در افغانستان و همکاری نزدیکتر بین ایران، پاکستان و چین، ممکن است شاهد توسعه این مسیر به عنوان یک شاخه فرعی از ابتکار کمربند و راه چین باشیم، اما در حال حاضر و برای آینده قابل پیش‌بینی، مسیرهای شمالی اولویت اصلی هستند.