چرا ایران ازطریق افغانستان وپاکستان به چین وصل نمی شود؟  

در نگاه اول به نظر میرسد که کوتاهترین مسیر برای اتصال ایران به چین از طریق افغانستان و پاکستان است. اما دلایل متعددی وجود دارد که چرا این مسیر به عنوان یک کریدور اصلی تجاری و ترانزیتی مورد استفاده قرار نمیگیرد و ایران ترجیح میدهد از مسیرهای شمالی (ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان) برای اتصال به چین استفاده کند.

این دلایل را میتوان به چند دسته اصلی تقسیم کرد:

۱. دلایل جغرافیایی و زیرساختی

   کوهستان‌های صعب‌العبور: رشته کوه‌های هندوکش در افغانستان و رشته کوه‌های قراقروم در شمال پاکستان، از بلندترین و خطرناکترین کوهستان‌های جهان هستند. احداث جاده، ریل و تونل در این مناطق بسیار پرهزینه، زمانبر و از نظر فنی بسیار چالش‌برانگیز است.

عدم توسعه زیرساخت‌ها: شبکه راه آهن در افغانستان بسیار محدود است و تاکنون خط آهن مستقیمی بین افغانستان و چین احداث نشده است. در پاکستان نیز، اگرچه پروژه CPEC کریدور اقتصادی چین-پاکستان زیرساخت‌هایی را در شمال ایجاد کرده، اما این مسیر هنوز برای اتصال انبوه کالا از ایران به چین به بلوغ نرسیده است.

.

بخشی از اتوبان بین چین وپاکستان

اما دلایل امنیتی و سیاسی مهمترین مانع بر سر راه این مسیر است.

ناامنی در افغانستان: افغانستان برای دهه‌ها با بی ثباتی سیاسی، حضور گروه‌های شورشی و تروریستی (مانند داعش خراسان) و ناامنی عمومی دست و پنجه نرم کرده است. تضمین امنیت محموله‌های تجاری و کارکنان در چنین محیطی بسیار دشوار و پرریسک است.

تنش‌های سیاسی در پاکستان: مناطق قبیله‌ای در غرب پاکستان، به ویژه نزدیک به مرز افغانستان، همواره کانون ناآرامی و درگیری بوده است. همچنین بی ثباتی سیاسی داخلی پاکستان نیز یک فاکتور خطر محسوب میشود.

روابط پیچیده بین کشورها: روابط بین ایران و پاکستان گاهی با تنش‌های مرزی و اتهامات متقابل درباره حمایت از گروه‌های مخالف یکدیگر همراه بوده است. این عدم اعتماد متقابل، همکاری عمیق در پروژه‌های بزرگ زیرساختی را دشوار میسازد.

دلایل اقتصادی و رقابتی

جذابیت مسیرهای جایگزین (راهبردی‌تر): ایران در حال حاضر بر توسعه کریدورهای شمال-جنوب و همچنین اتصال از طریق آسیای میانه تمرکز کرده است.

   کریدور بین المللی حمل ونقل شمال-جنوب ((INSTC  که ایران، روسیه، هند و کشورهای قفقاز را به هم متصل میکند، برای ایران اولویت بالاتری دارد. این مسیر از ثبات و امنیت نسبی بیشتری برخوردار است.

   اتصال از طریق آسیای میانه: ایران از طریق ترکمنستان و قزاقستان به چین متصل میشود. این مسیر اگرچه ممکن است طولانی‌تر باشد، اما از کشورهای باثبات‌تر و دوست‌تری میگذرد و زیرساخت‌های ریلی آن در حال توسعه و تکمیل است (مانند خط آهن قزاقستان-ترکمنستان-ایران). چین نیز سرمایه‌گذاری عظیمی در پروژه BRI (ابتکار کمربند و راه )در آسیای میانه انجام داده که این مسیرها را تقویت میکند.

مقرون به صرفه نبودن: با در نظر گرفتن هزینه‌های امنیتی، بیمه و زمان طولانی تر حمل ونقل در یک مسیر ناامن، مسیر افغانستان-پاکستان در مقایسه با مسیرهای دیگر ممکن است از نظر اقتصادی به صرفه نباشد.

 

کریدورشرق به غرب

البته، ایران از طریق افغانستان و پاکستان به چین "فیزیکی" وصل است (جاده های مرزی وجود دارد)، اما این اتصال به دلیل موانع طبیعی عظیم (کوهستان‌های بسیار مرتفع) ،ناامنی مزمن و بی ثباتی سیاسی در افغانستان و بخش‌هایی از پاکستان ،عدم توسعه زیرساخت‌های لازم  (به ویژه راه آهن)وجود گزینه‌های بهتر و امن‌تراز طریق آسیای میانه به یک کریدور ترانزیتی اصلی، قابل اعتماد و مقرون به صرفه تبدیل نشده است.

در درازمدت و در صورت برقراری ثبات کامل در افغانستان و همکاری نزدیکتر بین ایران، پاکستان و چین، ممکن است شاهد توسعه این مسیر به عنوان یک شاخه فرعی از ابتکار کمربند و راه چین باشیم، اما در حال حاضر و برای آینده قابل پیش‌بینی، مسیرهای شمالی اولویت اصلی هستند.

  چگونه ،زمانی خریدنفت روسیه توسط هندهمه راخوشحال کرد؟  

گزارش نیویورک تایمز می‌گوید خرید نفت روسیه توسط هند به اقتصاد جهانی کمک کرد.

با توجه به اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در مورد روابط هند و روسیه بر سر خرید نفت از این کشور، دست به اقدام جسورانه‌ای زده است، رسانه‌های آمریکایی خاطرنشان کرده‌اند که چگونه تصمیم دهلی نو زمانی همه، از جمله واشنگتن، را راضی می‌کرد.

گزارشی در نیویورک تایمز حاکی از آن است که خرید نفت روسیه توسط هند در طول جنگ اوکراین نه تنها به نفع هر دو کشور، بلکه به نوعی به نفع کل اقتصاد جهانی بوده است.

در این گزارش اشاره شده است که چگونه نفت روسیه اکنون به سلاحی برای ترامپ تبدیل شده است، زیرا هر دو طرف تاکنون نتوانسته‌اند به یک توافق تجاری مطلوب دست یابند.

در این گزارش اشاره شده است که هند پس از جنگ اوکراین (در سال ۲۰۲۲) و پس از آنکه بقیه اروپا تجارت انرژی با مسکو را متوقف کردند، خرید نفت روسیه را افزایش داد.

در این گزارش آمده است: «این بی‌سروصدا همه را خوشحال کرده بود. دولت بایدن که شرکت‌های آمریکایی را از واردات اکثر محصولات انرژی روسیه منع کرده بود، نگران بود که موفقیت بیش از حد یک تحریم، قیمت‌های جهانی نفت را تحت تأثیر قرار دهد. تغییر مسیر نفت خام روسیه، بازارها را نسبتاً پایدار نگه داشت؛ اروپا توانست سوخت‌های تصفیه‌شده در هند را خریداری کند؛ و شرکت‌های هندی در این مسیر سود بردند.»

این گزارش حاکی از آن است که اگرچه برای هند کنار گذاشتن نفت روسیه چندان دشوار نخواهد بود، اما اگر دهلی نو تسلیم خواسته‌های ترامپ شود، پیام سیاسی آن ایده‌آل نخواهد بود.

در این گزارش آمده است که «هند با افتخار مستقل و دموکراتیک است» و افزوده شده است که نخست وزیر مودی «نمی‌تواند در برابر ترامپ ،به عنوان بازیچه ای دست و پا چلفتی جلوه کند».

این گزارش خبری، موضع قبلی واشنگتن در قبال واردات نفت هند از روسیه را تأیید می‌کند.

در سال ۲۰۲۴، اریک گارستی، سفیر وقت آمریکا در هند، گفت که هند به دستور آمریکا و به عنوان بخشی از یک طرح سیاستی گسترده‌تر برای جلوگیری از افزایش قیمت انرژی، نفت روسیه را با تخفیف (از سقف قیمت) خریداری کرده است.

گارستی، که در آن زمان سفیر بود، گفته بود: «آنها نفت روسیه را خریدند چون ما می‌خواستیم کسی نفت روسیه را با سقف قیمت بخرد؛ این تخلف نبود. در واقع این طرح سیاست بود، چون ما به عنوان یک کالا، نمی‌خواستیم قیمت نفت بالا برود و آنها این را اجرا کردند.»

حتی دولت هند نیز موضوع را تأیید کرده بود، زمانی که هاردیپ سینگ پوری، وزیر اتحادیه، در ماه ژوئیه به CNBC گفت که خرید نفت روسیه توسط هند به کنترل قیمت‌های جهانی کمک کرده است. او گفت که خود ایالات متحده این امر را تشویق کرده است.

وزارت امور خارجه هندهمچنین از «استانداردهای دوگانه» ایالات متحده و اتحادیه اروپا انتقاد کرده و خاطرنشان کرده است که آنها همچنان به تجارت با روسیه ادامه می‌دهند، حتی در حالی که به هند فشار می‌آورند تا واردات نفت خود را از این کشور متوقف کند.

هند و چین در حال احیای روابط اقتصادی خود هستند که به دلیل درگیری مرزی مرگبار سال ۲۰۲۰ تیره شده بود ، و این آخرین نشانه نزدیک‌تر شدن نارندرا مودی، نخست وزیر هند، به کشورهای عضو بریکس پس از اعمال تعرفه ۵۰ درصدی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بر این کشور جنوب آسیا است. افراد آگاه به مذاکرات گفتند که آخرین اقدام مودی از سرگیری پروازهای مستقیم با چین در ماه آینده است. این منابع گفتند که این توافق می‌تواند به طور رسمی زمانی اعلام شود که انتظار می‌رود مودی برای اولین بار پس از هفت سال به چین سفر کند و در نشستی که از ۳۱ آگوست برگزار می‌شود، با شی جین پینگ، رهبر این کشور، دیدار کند

   تعرفه های آمریکا ، فرصت ها وتهدیدها    

این مقاله ترجمه ازمقاله نیویورک تایمز«پیگیری تعرفه‌های جدید ترامپ برهر کشور» ومقاله بلومبرگ جدیدترین تعرفه هاوبراساس آمارهای منتشرشده درسال2023 صادرات کشورهابه آمریکا نگارش شده است.

5آگوست2025 -14 مرداد1404

ایالات متحده از تعرفه‌های گمرکی به عنوان ابزاری برای حمایت از تولید داخلی، تنظیم تجارت و فشار بر رقبای اقتصادی مانند چین استفاده می‌کند.

رئیس جمهور ترامپ روز پنجشنبه 31 ژوئیه 2025از فهرست به‌روز شده تعرفه‌های گسترده رونمایی کرد که واردات از ده‌ها شریک تجاری ایالات متحده را هدف قرار می‌دهد، اقدامی که تشدید عمده یک جنگ تجاری جهانی بالقوه مخرب و بی‌سابقه در تاریخ مدرن را به دنبال دارد.

در بیشتر موارد، وظایف آقای ترامپ در ۷ آگوست اجرایی خواهد شد و به ماه‌ها چانه‌زنی، دستکاری و تأخیر پایان می‌دهد. رئیس جمهور نرخ‌های جدید را از طریق مجموعه‌ای از دستورات اجرایی وضع کرد که برخی از آنها منعکس کننده معاملات تجاری اولیه‌ای است که اخیراً با کشورهایی که امتیازات مطلوبی به ایالات متحده ارائه داده‌اند، منعقد شده است.

در مجموع، این اقدامات به یک قمار جسورانه از سوی کاخ سفید تبدیل می‌شود که معتقد است سیاست‌هایش می‌تواند نظم تجارت جهانی را مجدداً تنظیم کند، درآمد دولت جدیدآمریکا را افزایش دهد و مشاغل خصوصی را برای تولید بیشتر محصولات خود در داخل کشور تحت فشار قرار دهد.

اما مبارزات  آقای ترامپ تازه آغاز شده است - و اینکه آیا او موفق خواهد شد یا خیر، همچنان یک سوال بی‌پاسخ با پیامدهای بزرگ برای اقتصاد ایالات متحده است.

مقاله طولانی است برای دریافت آن کلیک کنید

   پی‌پال پرداخت با ارزهای دیجیتال را در ایالات متحده راه‌اندازی کرد .   

پشتیبانی از بیش از ۱۰۰ نوع ارز دیجیتال از جمله بیت‌کوین

29 ژوئیه 2025 -7 مرداد1404

پی‌پال سرویس پرداخت جدید ارزهای دیجیتال «پرداخت با ارزهای دیجیتال» را در ایالات متحده راه‌اندازی کرد. اکنون بازرگانان می‌توانند بیش از ۱۰۰ نوع ارز دیجیتال را با کارمزد پایین بپذیرند.

پی‌پال، غول پرداخت، در ۲۸ام ژوئیه سرویس جدیدی به نام «پرداخت با ارزهای دیجیتال» راه‌اندازی کرد که به بازرگانان آمریکایی اجازه می‌دهد پرداخت‌ها را با بیش از ۱۰۰ نوع دارایی دیجیتال (ارز دیجیتال) بپذیرند.

با این سرویس، کسب‌وکارهای آمریکایی می‌توانند پرداخت‌ها را با انواع ارزهای دیجیتال، از جمله ارزهای دیجیتال اصلی مانند بیت‌کوین (BTC) ، اتریوم (ETH) ، تتر (USDT ) و سولانا ((SOL و همچنین برخی از سکه‌های میم بپذیرند.

ارز دیجیتال دریافتی به طور خودکار به استیبل کوین مرتبط با دلار پی‌پال، PYUSD یا USD، تبدیل می‌شود و تقریباً بلافاصله به حساب بازرگان واریز می‌شود.

کارمزد خدمات برای مدت محدود تا ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۶، ۰.۹۹٪ تعیین شده است.

این مبلغ به طور قابل توجهی کمتر از کارمزدهای معمول کارت‌های اعتباری (۱.۵٪ تا ۳.۵٪) است و پس از آن به ۱.۵٪ افزایش خواهد یافت.

همچنین از کیف پول‌های اصلی مانند Coinbase، MetaMask و OKX پشتیبانی می‌کند و می‌تواند به راحتی از طریق پلتفرم موجود PayPal که توسط میلیون‌ها تاجر استفاده می‌شود، پیاده‌سازی شود.

علاوه بر این، به کسب‌وکارهایی که پرداخت‌ها را با PYUSD دریافت می‌کنند، 4٪ پاداش داده می‌شود و مکانیسمی برای محافظت از کسب‌وکارها در برابر خطر نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال در نظر گرفته شده است.

استراتژی برای جریان‌سازی و تأثیر بر بازار

با این سرویس، PayPal قصد دارد هزینه بالای پرداخت‌های بین‌المللی را کاهش داده و تجارت جهانی را تحریک کند.

این سرویس به کسب‌وکارهای آمریکایی این فرصت را می‌دهد تا به بازار ارزهای دیجیتال به ارزش بیش از 3 تریلیون دلار و پایگاه کاربری بیش از 650 میلیون نفر در سراسر جهان دسترسی داشته باشند.

مشتریان می‌توانند به سادگی با اتصال کیف پول خارجی خود، پرداخت‌ها را انجام دهند. PayPal ارزهای دیجیتال را از طریق صرافی‌های متمرکز و غیرمتمرکز به ارز فیات تبدیل می‌کند و به فروشگاه‌های وابسته به دلار آمریکا پرداخت می‌کند.

 

الکس کریس، مدیرعامل Paypal، این ابتکار را به عنوان بخشی از روند بزرگتر ادغام فناوری بلاکچین قرار داده است و این دیدگاه را ابراز کرده است که پذیرش به صورت مرحله‌ای انجام خواهد شد.

این اقدام نشان می‌دهد که دارایی‌های دیجیتال اصلی مانند بیت‌کوین در حال تبدیل شدن به روش‌های پرداخت عملی هستند.

این امر می‌تواند استفاده از ارزهای دیجیتال را نه تنها به عنوان سرمایه‌گذاری، بلکه به عنوان پرداخت‌های روزمره نیز گسترش دهد.

بیشتر بدانید:

خطر تبدیل بیت کوین به دارایی ذخیره 

  ارزترامپ

خطرارزهای دیجیتال

سرمایه گذاریهای خانواده ترامپ درارزهای دیجیتال

قانون استیبل کوین ایالات متحده تصویب شد

  

    انویدیا ارسال محموله‌های H20" " به چین را از سر می‌گیرد.    

انویدیا ارسال محموله‌های پردازنده‌های گرافیکی هوش مصنوعی به چین را از سر خواهد گرفت. بازار چین می‌تواند میلیاردها دلار درآمد برای انویدیا به ارمغان بیاورد. محدودیت‌های ایالات متحده بر نیمه‌هادی‌های پیشرفته هوش مصنوعی در چین در این صنعت نامحبوب بوده است و برخی آن را "بیش از حد سختگیرانه" می‌نامند.

منتشر شده در 22 ژوئیه 2025، (سه شنبه 31 تیر1404) سالی وارد-فاکستون، EE Times

انویدیا اعلام کرده است که ارسال محموله‌های پردازنده‌های گرافیکی هوش مصنوعی به چین را از سر خواهد گرفت. این اقدام پس از آن صورت می‌گیرد که دولت ترامپ سیاست نامحبوب خود در تشدید مقررات کنترل صادرات را لغو کرد. به طور خاص، این SKU "H20" نسل "هاپر" است که منحصراً در چین عرضه می‌شود. ارسال محموله‌ها در حالی محدود شد که دولت ایالات متحده در حال بررسی مقررات قبلی وضع شده توسط دولت بایدن بود. بسیاری در این صنعت این مقررات را سختگیرانه‌تر از حد لازم می‌دانستند.

شرکت انویدیا اعلام کرد که هنوز برای ارسال تراشه‌های هوش مصنوعی مانند پردازنده‌های گرافیکی به چین به مجوزهای اداره صنعت و امنیت ((BIS  نیاز دارد، اما این شرکت اعلام کرد که "تضمین‌هایی از سوی دولت برای اعطای این مجوزها دارد."

وبلاگی در وب‌سایت این شرکت اعلام کرد که انویدیا برای فروش مجدد H20 به مشتریان چینی درخواست داده است. در این وبلاگ آمده است: "دولت ایالات متحده به انویدیا اطمینان داده است که مجوزها اعطا خواهد شد و انویدیا انتظار دارد که به زودی ارسال محموله‌ها را آغاز کند."

جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا، در هفته ۷ جولای از واشنگتن دی سی بازدید کرد و در هفته ۱۴ جولای در پکن بود و در آنجا با مقامات دولتی و صنعتی چین در مورد "چگونگی پیشرفت ایمن و مطمئن هوش مصنوعی توسط محققان در سراسر جهان به نفع همه" گفتگو کرد.

درابتدای ماه مه 2025(اردیبهشت1404)هوانگ متهم شدکه نیمه‌رساناهای هوش مصنوعی انویدیا رابه چین ارسال می کند. هفدهم ماه مه در تایپه، هوانگ به بلومبرگ نیوز گفت که سخت‌افزار انویدیا بزرگ است و قاچاق آن از مرز آسان نیست. مشتریان این شرکت (انویدیا)مقررات صادرات را درک می‌کنند و به‌طور مستقل بر آنها نظارت دارند.

هوانگ (۶۲ ساله) درآن تاریخ خاطرنشان کرد: «هیچ مدرکی مبنی بر نشت نیمه‌هادی‌های هوش مصنوعی وجود ندارد. اینها سیستم‌های عظیمی هستند. سیستم گریس بلک‌ول تقریباً دو تن وزن دارد. این چیزی نیست که بتوانید در جیب یا کوله پشتی خود حمل کنید.»

آخرین محصول پرچمدار این شرکت (درماه مه )به عنوان یک سیستم یکپارچه چند میلیون دلاری با حداکثر ۷۲ واحد پردازش گرافیکی (GPU) و ۳۶ پردازنده فروخته می‌شود. در دولت بایدن، «قانون گسترش هوش مصنوعی» برای جلوگیری از نشت فناوری مرتبط با هوش مصنوعی به چین وضع شد، اما رئیس جمهور ترامپ تصمیم به لغو آن گرفته است.(احتمالا منع ارسال فن آوریهای قدیمی تررالغو می کند.م)

بازار چین می‌تواند میلیاردها دلار درآمد برای انویدیا به ارمغان بیاورد. هوانگ در پادکست Stratechery در ماه مه 2025 گفت: «ما مجبور شدیم در نتیجه تغییرات نظارتی، 15 میلیارد دلار فروش را از دست بدهیم.» این شرکت 5.5 میلیارد دلار از موجودی H20 خود را از دست داد که احتمالاً اکنون برای فروش مجدد در دسترس است.

هوانگ در Stratechery گفت: «هر کسی که فکر می‌کرد می‌تواند با یک حرکت شطرنجی محدود کردن صادرات H20 به چین، قابلیت‌های هوش مصنوعی چین را متوقف کند، کاملاً نادان است.»

ارسال GPU (و تمام تراشه‌های هوش مصنوعی) به چین از زمانی که دولت ترامپ برنامه‌های به‌روزرسانی محدودیت‌های دولت قبلی در مورد فروش تراشه‌های هوش مصنوعی را متوقف کرد، متوقف شده است. این قوانین برای تشدید محدودیت‌های ارسال به کشورهایی که می‌توانستند آنها را به چین بفروشند، در نظر گرفته شده بود.

گزارش شده است که دولت ترامپ در آن زمان قصد خود را برای تغییر محدودیت‌ها به چیزی ساده‌تر ابراز کرده است. باید دید که در حال حاضر چه محدودیت‌هایی وجود دارد و چه محدودیت‌هایی در آینده اعمال خواهد شد.

این تغییر در استراتژی پس از آن صورت می‌گیرد که هوانگ در سفر خود به کاخ سفید در ماه مه 2025 گفت: «NVIDIA حداقل برخی از سیستم‌های سخت‌افزاری هوش مصنوعی نسل بعدی خود را در ایالات متحده تولید خواهد کرد.»

 

طرح احیای روستایی چین

درسال2018، کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و شورای دولتی «طرح استراتژیک احیای روستایی (۲۰۱۸-۲۰۲۲)» را منتشر  و اطلاعیه‌ای صادر کردند که از همه مناطق و ادارات چین می‌خواهد با توجه به شرایط واقعی خود، آن را با دقت اجرا کنند.این مقاله خلاصه ای ازمقاله اصلی است .هدف ازترجمه آن ارائه دیدگاهی کلی برای احیای مناطق اقتصادی است .مترجم همه نکات ومطالب راتائید نمی کندولی بعضی ازایده ها راقابل تامل می داندتوجه کنید که نکات مطرح شده برای توسعه روستاهای کشورچین آورده شده وبرای روستاهای دیگرکشورها شایدلازم باشد بومی سازی انجام شود.بسیاری ازمطالب خلاصه سازی شده است.مطالب با توجه به فرهنگ وجهان بینی مردم چین نگارش شده ودربعضی از قسمتها مخالف فرهنگ وجهان بینی بالنده ایرانی و اسلامی است.همانطورکه درابتدا به آن اشاره شد مقاله قدیمی است وبه سال 2018 بازمی گردد.

چین نگران قصد آمریکا برای مهار چین از طریق توافق‌های تجاری با آسیا و اروپا است

جیمز میگر

۳ ژوئیه ۲۰۲۵، (12تیر1404)

ایالات متحده از یک رویکرد پلکانی برای اعمال تعرفه‌های بالا بر محصولاتی با محتوای بالای چینی حمایت می‌کند.

  • دوراهی برای آسیا و اروپا با تهدید چین به «اقدامات متقابل قاطع»

به نظر می‌رسد که فعلاً آتش‌بس در جنگ تجاری ایالات متحده و چین برقرار است، اما چین به طور فزاینده‌ای نگران تحولات در سایر نقاط جهان، از جمله تلاش‌های ایالات متحده برای انعقاد معاملات با سایر کشورها است که شرکت‌های چینی را از زنجیره‌های تأمین جهانی جدا می‌کند

.....ادامه مطلب......

 

فیلم های آموزشی ریاضی وآمار1و2و3 رشته انسانی   

 

 

گروه آدانی

گروه آدانی یک شرکت خوشه‌ای چندملیتی هندی است که دفتر مرکزی آن در احمدآباد واقع شده است. این شرکت که در سال ۱۹۸۸ توسط گوتام آدانی به عنوان یک شرکت تجارت کالا تأسیس شد، فعالیت‌های خود را شامل مدیریت دریا و فرودگاه، تولید و انتقال برق، معدن، گاز طبیعی، مواد غذایی، سلاح و زیرساخت‌ها می‌کند. این شرکت به ویژه در زمینه تبادل کالاهای فلزی فعال است. بیش از ۶۰٪ از درآمد آن از مشاغل مرتبط با زغال سنگ حاصل می‌شود.

ادامه مطلب......

سه عاملی که منجر به فروپاشی نظم جهانی به رهبری ایالات متحده می شوند. 

هال برندز

۱ آگوست ۲۰۲۵،

امپراتوری روم باستان، جهان مدیترانه را تثبیت کرد، اما در نهایت افول کرد. نظم بین‌المللی به رهبری امپراتوری بریتانیا که در قرن نوزدهم شکوفا شد، نیز در طول دو جنگ جهانی قرن بیستم فروپاشید.

در دنیای آشفته امروز، به رهبری یک آمریکای غیرقابل پیش‌بینی، دشوار است که از خود نپرسیم که آیا نظم فعلی به پایان خود نزدیک می‌شود یا خیر.

از سال ۱۹۴۵، نظم به رهبری ایالات متحده صلح، رفاه و آزادی بزرگی را به ارمغان آورده است - یک موفقیت قابل توجه. با این حال، فشارها علیه آن، هم از درون خود ایالات متحده که آن را ایجاد کرده است و هم از خارج، در حال افزایش است.

یک راه برای سنجش میزان تهدید نظم، بررسی چگونگی پایان احتمالی آن است.

پروفسور برندن سیمز از دانشگاه کمبریج، مورخ، خاطرنشان می‌کند که نظم بین‌المللی معمولاً به سه صورت به پایان می‌رسد: شکست در جنگ یا شکست مهلک در جلوگیری از جنگ، افول اقتصادی یا واگرایی سیاسی و اقتصادی، و فروپاشی اعتماد به هنجارها و قواعدی که زیربنای نظم هستند.

نظم به رهبری ایالات متحده تا به امروز انعطاف‌پذیری قابل توجهی نشان داده است، اما با افزایش خطرات در هر سه حوزه توسط ایالات متحده، احتمال فروپاشی در حال افزایش است.

رهبران اخیر ایالات متحده، از جمله رئیس‌جمهور ترامپ، گام‌های مهمی برای تقویت نظم برداشته‌اند، اما سیاست فعلی ایالات متحده در واقع بحران را تشدید می‌کند.

نظم می‌تواند توسط دیگران نابود شود، می‌تواند به دلیل فرسودگی فرو بریزد، یا می‌تواند خود را نابود کند. در شرایط فعلی، نمی‌توان با اطمینان گفت که هر یک از این پیامدها غیرممکن است.

خطر شکست

برای دهه‌ها، ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت جهان بر جهان حکومت کرده است. اما فرض شکست‌ناپذیری ایالات متحده، یک تصور غلط است.

بسیاری از تهدیدها - روسیه در اروپا، ایران و نیروهای مقاومت  در خاورمیانه، و چین و کره شمالی در آسیا - منابع نظامی ایالات متحده را به کار می‌اندازند.

نیروهای نظامی که برای یک جنگ واحد طراحی شده‌اند، همیشه در معرض خطر در دنیایی از تهدیدهای پیچیده هستند. بزرگترین خطر شکست در غرب اقیانوس آرام است.

در سال 2023، کندال، وزیر وقت نیروی هوایی، اظهار داشت: "اطلاعات نمی‌توانست واضح‌تر از این باشد" و "چین در حال آماده شدن برای جنگ است و در حال آماده شدن برای جنگ علیه ایالات متحده است." وزیر دفاع هگزت نیز امسال خاطرنشان کرد: "تهدید چین واقعی و بالقوه قریب‌الوقوع است." چنین هشدارهایی بارها توسط مقامات دولت ایالات متحده صادر شده است.

 

 

حزب کمونیست چین در حال ایجاد ارتش و تمرین برنامه‌های عملیاتی لازم برای حمله به تایوان و تغییر نظم غرب اقیانوس آرام است. چین همچنین به سرعت در حال گسترش ذخایر سلاح‌های هسته‌ای خود است و قصد دارد با ایالات متحده برابری کند یا حتی از آن پیشی بگیرد.

رهبری شی جین پینگ نیز در حال تقویت ذخایر منابع خود مانند غذا و سوخت است. در حالی که وضعیت ایده‌آل شی، حذف مسالمت‌آمیز ایالات متحده از غرب اقیانوس آرام است، واضح است که آنها برای جنگ آماده می‌شوند.

جنگ بین ایالات متحده و چین نه تنها ضربه ویرانگری به اقتصاد جهانی وارد می‌کند، بلکه خطر جدی تشدید جنگ هسته‌ای را نیز به همراه خواهد داشت. اگر ایالات متحده شکست بخورد، نظم بین‌المللی به رهبری ایالات متحده تا مغز استخوان متزلزل خواهد شد. این یک احتمال بسیار واقعی است.

همچنین این خطر وجود دارد که اتحادهای ایالات متحده در منطقه هند و اقیانوس آرام از هم بپاشد. یک ارتش آسیب‌دیده ایالات متحده احتمالاً برای حفظ امنیت در مناطق دیگر تلاش خواهد کرد.

دریاسالار پاپارو، فرمانده فرماندهی هند و اقیانوس آرام، هشدار می‌دهد که این وضعیت نمی‌تواند ادامه یابد. او می‌گوید ایالات متحده در حال حاضر با احساس فوریت متناسب با تهدید عمل نمی‌کند.

با این حال، برخی تحولات مثبت نیز رخ داده است. از اواخر سال ۲۰۲۳، اسرائیل با حمایت ایالات متحده، ضربات قابل توجهی به ایران و نیروهای مقاومت وارد کرده است. ایالات متحده و متحدان ناتوی آن به طور پیوسته قدرت نظامی روسیه را از طریق حمایت از اوکراین تضعیف کرده‌اند.

ترامپ به خاطر وادار کردن متحدان ناتو به افزایش هزینه‌های دفاعی خود به ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی و سرمایه‌گذاری‌های مرتبط به ۱.۵ درصد، شایسته تقدیر است. در نتیجه، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که کشورهای دموکراتیک قابلیت‌های نظامی خود را تقویت کنند.

با این حال، واقعیت همچنان این است که ایالات متحده بیش از حد در سطح جهانی گسترش یافته است و وضعیت در آسیا وخیم است. ایالات متحده هنوز با این فرض که ممکن است در جنگ جهانی سوم شکست بخورد، عمل نمی‌کند.

هزینه‌های نظامی ایالات متحده کمتر از ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی است که پایین‌ترین سطح آن از زمان جنگ جهانی دوم است. این هزینه‌ها می‌تواند سال آینده بیشتر کاهش یابد. با ادامه درگیری‌ها در خاورمیانه، طبق گزارش‌ها، ذخایر مهمات و سیستم‌های دفاع موشکی در حال اتمام است.

با رکود صنعت کشتی‌سازی و پایه صنعتی شکننده‌ای که فاقد ظرفیت بازتولید است، جایگزینی خسارات نظامی در مراحل اولیه خصومت‌ها دشوار خواهد بود. پاپارو می‌گوید: «کمبود مواد را نمی‌توان با هوش مصنوعی حل کرد.» کشوری که نتواند خسارات در میدان نبرد را جایگزین کند، نمی‌تواند در جنگ فرسایشی پیروز شود.

حتی شی جین‌پینگ نیز ممکن است قدرت واقعی ارتش چین را به طور دقیق درک نکند. با این حال، با تغییر توازن نظامی در اقیانوس آرام، خطر بحرانی که می‌تواند نظم بین‌المللی را متزلزل کند، همچنان رو به افزایش است.

فروپاشی اقتصادی

پایان نظم بین‌المللی لزوماً با خشونت همراه نیست. همچنین می‌تواند از درون فرو بریزد، زمانی که یک قدرت هژمونیک دیگر قادر یا مایل به حفظ سیستم‌های اقتصادی که باعث عملکرد نظم می‌شوند، نباشد. نظم امپراتوری بریتانیا زمانی فروپاشید که امور مالی آن پس از دو جنگ جهانی فروپاشید.

نظم فعلی به رهبری ایالات متحده مدت‌هاست که بر دو ستون اقتصادی بنا شده است. اولین ستون، قدرت اقتصادی و مالی است که از نفوذ جهانی ایالات متحده پشتیبانی می‌کند. ستون دوم، مکمل روابط استراتژیک است: چارچوب اقتصادی، که شامل نقش رهبری در اقتصاد بین‌المللی و پیوندها از طریق تجارت و سرمایه‌گذاری است.

این ستون، واشنگتن و متحدانش را به هم پیوند داده و منافع مشترکی را در حفظ نظم به رهبری ایالات متحده ایجاد کرده است. هر دو ستون، مقاومت خود را ثابت کرده‌اند. با وجود صحبت‌هایی مبنی بر افول، سهم ایالات متحده از تولید ناخالص داخلی جهانی تقریباً مشابه دهه 1970 باقی مانده است.

دلار هنوز بر تجارت و امور مالی جهانی تسلط دارد و سرمایه‌گذاران خارجی از هژمونی دلار حمایت می‌کنند و کشورهایی را که کسری مالی زیادی دارند، تأمین مالی می‌کنند، زیرا به حفظ اتحادها و قدرت نظامی ایالات متحده کمک می‌کند.

و هنگامی که سیستم‌های اقتصادی زیربنای این نظم منسوخ یا نامتعادل شده‌اند، مورد مذاکره قرار گرفته‌اند. یک نمونه، کنار گذاشتن استاندارد طلا توسط ایالات متحده در سال 1971 و حرکت آن به سمت سیستم نرخ ارز شناور فعلی است.

با این حال، این ساختار اقتصادی در حال حاضر با سه چالش مهم روبرو است: اسراف، حمایت‌گرایی و سیاسی شدن، که همه آنها جدی‌تر می‌شوند.

اسراف

اول، اسراف دولتی است. یک ربع قرن پیش، ایالات متحده کشوری با مازاد مالی بود. با این حال، اکنون ما کسری‌های بی‌پایانی را تجربه می‌کنیم. بدهی عمومی تقریباً به ۱۰۰٪ تولید ناخالص داخلی رسیده است و انتظار می‌رود به زودی از سطح ۱۱۹٪ در پایان جنگ جهانی دوم فراتر رود.

اگر کاهش هزینه‌ها و مالیات‌های تعیین‌شده در قانون بزرگ و زیبا که توسط دولت ترامپ به اجرا گذاشته شده، دائمی شود، بدهی می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ از ۲۰۰٪ تولید ناخالص داخلی فراتر رود.

با افزایش بدهی و کسری، پرداخت بهره افزایش می‌یابد، هزینه‌های استقراض بالا می‌رود و رشد اقتصادی می‌تواند متوقف شود و هزینه‌های دفاعی را تحت فشار قرار دهد. ادامه اسراف دولتی می‌تواند در نهایت تسلط دلار را تضعیف کند، نفوذ بین‌المللی ایالات متحده را تضعیف کند - به عنوان مثال، از نظر توانایی اجرای تحریم‌ها - و سایر مشکلات اقتصادی را تشدید کند.

 

در حال حاضر، پرداخت بهره دولت ایالات متحده با هزینه‌های دفاعی برابر است.

هیچ استاندارد مشخصی برای تعیین اینکه چه زمانی بی‌مسئولیتی مالی آنقدر پرهزینه می‌شود که رهبری جهانی را تهدید می‌کند، وجود ندارد. اما به نظر می‌رسد ایالات متحده در حال آزمایش محدودیت‌های خود است.

حمایت‌گرایی

مرحله بعد، حمایت‌گرایی. ایالات متحده کسی نیست که از مذاکره مجدد در مورد روابط اقتصادی طفره برود - فقط به اصطکاک‌های تجاری تلخ با ژاپن در دهه ۱۹۸۰ نگاهی بیندازید. اما رویکرد تعرفه‌ای افراطی ترامپ می‌تواند عواقب جدی‌تر و پایدارتری داشته باشد.

متحدان ایالات متحده شکایت دارند که تعرفه‌ها افزایش هزینه‌های دفاعی را دشوار می‌کند. هر چه ایالات متحده بیشتر با متحدان خود بر سر تجارت بجنگد، انسجام و رقابت کمتری برای مقابله با سیاست‌های مرکانتیلیستی چین خواهد داشت. این امر بر همه چیز، از کشتی‌سازی گرفته تا هوش مصنوعی، تأثیر می‌گذارد.

در کنفرانسی که اخیراً در توکیو شرکت کردم، بحث اصلی این بود که چین امنیت آسیا و ایالات متحده رفاه منطقه‌ای را تهدید می‌کند.

یک اقتصاد بین‌المللی نسبتاً باز، ایالات متحده و متحدانش را به هم پیوند داده است، اما تعرفه‌های بالا و یک جنگ تجاری بی‌پایان، این پیوند را تهدید به از هم پاشیدن می‌کند.

سیاسی شدن

در نهایت، مسئله سیاسی شدن وجود دارد. اقدامات ترامپ که استقلال فدرال رزرو ((FRBرا تضعیف می‌کند، تهدیدی برای تضعیف نقش فدرال رزرو به عنوان یک مدیر اقتصادی غیرسیاسی و تثبیت‌کننده اقتصاد جهانی در مواقع بحرانی است.

استفاده نادرست ترامپ از تعرفه‌ها، همراه با مسائل مهاجرتی، کنترل مواد مخدر و حتی مشکلات حقوقی نزدیکان او، ایالات متحده را به یک اخلالگر ژئواکونومیک تبدیل کرده است.

ترامپ بی‌پروا رفتار می‌کند و قوانین اقتصاد جهانی را نادیده می‌گیرد. تصور اینکه بسیاری از کشورها در درازمدت از چنین ابرقدرتی حمایت کنند، دشوار است.

شکستن قوانین

اگر قوانینی که زیربنای چنین نظمی هستند، به طور مداوم نادیده گرفته شوند، آن نظم نمی‌تواند زنده بماند یا رشد کند. در اواخر جنگ سرد، نظمی که در اروپای شرقی برقرار شده بود، به محض اینکه مشخص شد اتحاد جماهیر شوروی دیگر سیستم‌های سوسیالیستی را بر کشورهای اروپای شرقی تحمیل نمی‌کند، شروع به فروپاشی کرد.

نظم به رهبری ایالات متحده توسط هنجارهای اساسی مانند دسترسی به منابع مشترک، بازدارندگی از گسترش سلاح‌های هسته‌ای، حمایت از حقوق بشر و ممنوعیت تصرف سرزمینی پشتیبانی می‌شد.

اگرچه خود ایالات متحده گاهی اوقات به عنوان یک قدرت هژمونیک به ریاکاری متهم شده است، اما رعایت این اصول به ساختن جهانی نسبتاً متمدن و مرفه کمک کرده است. با این حال، بسیاری از کشورها، چه خوب و چه بد، اکنون آشکارا این قوانین را زیر پا می‌گذارند.

استانداردهای حقوق بشر نیز رو به کاهش است. رفتار چین با اویغورها نشان دهنده بازگشت ظلم و ستمی است که زمانی تصور می‌شد مربوط به گذشته است.

ترامپ از تصرف کانال پاناما، الحاق کانادا و حتی خرید قلمرو دانمارکی گرینلند صحبت کرده است، و حتی احتمال گسترش قلمرو ایالات متحده از طریق ابزارهای اقتصادی یا نظامی را با نادیده گرفتن اراده ساکنان آن مطرح کرده است.

رد گسترش ارضی یک اصل اساسی نظم بین‌المللی است و اگر این اصل تضعیف شود، جهان می‌تواند به دوران گذشته هرج و مرج و خشونت بازگردد. اگر ایالات متحده این اصل را لغو کند، به نابودی نظمی که در ساختن آن نقش داشته است، کمک خواهد کرد.

لحظه‌ای از پشیمانی آمریکایی

حتی هنری کیسینجر، که بعدها در دولت نیکسون وزیر امور خارجه شد، در اوایل دهه 1960 استدلال کرد که ایالات متحده و نظم آن به سمت فاجعه پیش می‌روند. پایان نظم به رهبری ایالات متحده بارها پیش بینی شده بود، اما هرگز تحقق نیافت.

بقای این نظم به دلیل انعطاف‌پذیری قابل توجه آن و تلاش‌های ایالات متحده و متحدانش برای دفاع از آن در هر بحرانی است. اما فرض اینکه چیزهای خوب برای همیشه دوام می‌آورند خطرناک است و ایالات متحده از عواملی که باعث فروپاشی نظم‌های گذشته شده‌اند، مصون نیست.

پیش‌بینی اینکه در چه نقطه‌ای یک بحران به فاجعه تبدیل می‌شود، دشوار است. وقتی نظم به نقطه بحرانی می‌رسد، نمی‌توان گفت که آیا این یک نقطه عطف مرگبار خواهد بود یا خیر. اما یک چیز قطعی است: وقتی آن لحظه فرا برسد، ایالات متحده عمیقاً پشیمان خواهد شد.

نظم‌ها تکامل می‌یابند. این سالم است. اما پایان کامل یک نظم، چه مسالمت‌آمیز و چه خشونت‌آمیز، یک رویداد تاریخی خواهد بود.

چین به احتمال زیاد یک "جهان پساآمریکایی" را شکل خواهد داد. این کشور دیدگاهی کاملاً متضاد با جهان دارد. بسیار بعید است که جهان، یا ایالات متحده، سیستمی مشابه سبک روشنگری که از سال ۱۹۴۵ وجود داشته است، داشته باشد.

نظم فعلی می‌تواند بی‌سروصدا با یک درگیری خونین در غرب اقیانوس آرام، یک بحران طولانی مدت ناشی از ضایعات انباشته شده و حمایت‌گرایی، یا یک فروپاشی مداوم در قوانین، به پایان برسد. یا سرنوشت نظم به رهبری ایالات متحده می‌تواند روزی در تلاقی این سه عامل خطرناک از بین برود.

تاریخ نشان می‌دهد که بیش از یک راه برای فروپاشی یک نظم وجود دارد. به نظر می‌رسد ایالات متحده امروز همه آنها را به طور همزمان آشکار می‌کند.

 

(هال برندز ستون‌نویس بلومبرگ اوپینیون است. او استاد دانشکده مطالعات پیشرفته بین‌المللی جانز هاپکینز و عضو ارشد موسسه امریکن انترپرایز (AEI )است. او نویسنده مشترک کتاب «منطقه خطر: درگیری قریب‌الوقوع با چین» است)

فیلم های آموزشی ریاضی1 ریاضی 2و3 رشته تجربی