فهرست مطالب
افزایش صادرات چین به کشورهای در حال توسعه
هوش مصنوعی چه مزایایی برای آموزش به ارمغان می آورد؟
کاهش هزینه های دفاعی آمریکا به نصف؟
کنفرانس بین المللی بازار کار ریاض
تلاش های پاکستان برای نوسازی ناوگان دریایی خود
خطرتبدیل بیت کوین به دارایی ذخیره
هوش مصنوعی متاو پیمانکاران دفاعی ایالات متحده
هوش مصنوعی به اسرائیل کمک می کندغزه رابمباران کند
بهترین زمان خرید صندوق های طلا
محدودیت آمریکا برای صادرات نیمه هادی های هوش مصنوعی
سه روشی که ربات ها بر اقتصاد تأثیر می گذارند
سرمایه گذاری در امور مالی
سرمایه گذاری به طور سنتی به عنوان "تعهد منابع برای دستیابی به منافع بعدی" تعریف می شود. اگر سرمایه گذاری شامل پول باشد،
می توان آن را به عنوان "تعهد پول برای دریافت پول بیشتر درآینده" تعریف کرد. از دیدگاهی وسیع تر، تعریف سرمایه گذاری عبارت است از: «طراحی الگوی هزینه و دریافت منابع ،برای بهینه سازی الگوهای مطلوب این جریان ها». وقتی مخارج و دریافتها بر حسب پول تعریف میشوند، دریافت پولی خالص در یک دوره زمانی را جریان نقدی مینامند، در حالی که پول دریافتی در یک سری دورههای زمانی را جریان گردش نقدی مینامند.
در امور مالی، هدف از سرمایه گذاری ایجاد بازده در دارایی سرمایه گذاری شده است. بازده ممکن است شامل سود (سود) یا زیان سرمایه باشد که در صورت فروش سرمایه محقق می شود، افزایش سرمایه (یا استهلاک) تحقق نیافته در صورت عدم فروش. همچنین ممکن است شامل درآمد دوره ای مانند سود سهام، بهره یا درآمد اجاره باشد. بازده ممکن است شامل سود یا زیان ارز ناشی از تغییر نرخ ارز خارجی نیز باشد.
سرمایه گذاران عموماً از سرمایه گذاری های پرریسک انتظار بازده بالاتری دارند. هنگامی که یک سرمایه گذاری کم ریسک انجام می شود، بازده نیز به طور کلی پایین است. به طور مشابه، ریسک بالا با احتمال ضرر زیاد همراه است. به سرمایه گذاران، به ویژه افراد تازه کار، اغلب توصیه می شود که سبد سهام خود را متنوع کنند. اثر آماری تنوع کاهش ریسک کلی است.
انواع سرمایه گذاری های مالی
در اقتصادهای مدرن، سرمایه گذاری های سنتی عبارتند از:
سهام - مالکیت تجاری، که به عنوان سهام شناخته می شود، در شرکت های سهامی عام
اوراق قرضه - وام به دولت ها و مشاغل که در بازارهای عمومی معامله می شوند.
وجه نقد - نگهداری یک ارز خاص، چه برای پیش بینی هزینه، چه برای استفاده از تغییرات در نرخ مبادله ارز یا محافظت در برابر آن.
املاک و مستغلات که می توانند برای تأمین درآمد مستمر اجاره شوند یا در صورت افزایش ارزش، مجدداً فروخته شوند.
سرمایه گذاری های جایگزین عبارتند از:
سهام خصوصی در مشاغلی که به صورت عمومی در بورس معامله نمی شوند، اغلب شامل صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر، سرمایه گذاران فرشته یا سرمایه گذاری جمعی سهام می شوند.
سایر وام ها از جمله وام مسکن
کالاهایی مانند فلزات گرانبها مانند طلا، محصولات کشاورزی مانند سیب زمینی و تحویل انرژی مانند گاز طبیعی
سرمایه گذاری مجموعهای از جمله آثارهنری، سکه، ماشینهای قدیمی، تمبرهای پستی و قالی ....
سرمایه گذاری درانرژی های تجدیدپذیر
موجودیتهای دیجیتالی مانند ارزهای دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض
صندوق های تامینی که از تکنیک های پیچیده ای مانند:
مشتقات، ارزش آنها توسط یک قرارداد تعیین می شود و با محاسبه از عملکرد نوعی سرمایه گذاری اساسی دیگر به دست می آید. اینها عبارتند از فوروارد، قراردادهای آتی، اختیار معامله، مبادله، تعهدات بدهی وثیقه، معاوضه های نکول اعتباری، و موافقت نامه های دریافتنی مالیاتی
سرمایه گذاری اهرمی، که سرمایه گذاری پول قرض شده است
فروش کوتاه مدت، که معمولاً از اهرم و مشتقات برای شرط بندی در مورد کاهش ارزش سهام استفاده می کند.
سرمایه گذاری و ریسک
یک سرمایه گذار ممکن است خطر از دست دادن بخشی یا تمام سرمایه سرمایه گذاری شده خود را متحمل شود. سرمایه گذاری با آربیتراژ متفاوت است که در آن سود بدون سرمایه گذاری سرمایه یا تحمل ریسک ایجاد می شود.
بعلت تورم پس انداز می تواند ضرری را متحمل می شود .
پس انداز ارزی نیز ریسک ارز خارجی را به همراه دارد: اگر واحد پول یک حساب پس انداز با ارز اصلی صاحب حساب متفاوت باشد، این خطر وجود دارد که نرخ مبادله بین دو ارز به طور نامطلوب حرکت کند به طوری که ارزش حساب پس انداز کاهش یابدوالبته این کاهش با ارز خانگی صاحب حساب اندازه گیری می شود.
حتی سرمایه گذاری در دارایی های مشهود مانند دارایی املاک ومستغلات دارای ریسک است. و مشابه بیشتر ریسکها، خریداران ملک میتوانند با گرفتن وام مسکن و با استقراض با نسبت وام به وثیقه پایینتر به دنبال کاهش هر گونه خطر احتمالی باشند.
برخلاف پسانداز، سرمایهگذاریها تمایل دارند ریسک بیشتری را در قالب طیف وسیعتری از عوامل خطر و سطح بیشتری از عدم اطمینان به همراه داشته باشند.
سرمایه گذاری در صنعت نیز مشکلات خودش راداردواز صنعتی به صنعت دیگری مشکلات خودش رادارد. برای مثال، در بیوتکنولوژی، سرمایهگذاران به دنبال سودهای کلان برای شرکتهایی هستند که دارای ارزش بازار کوچک هستند اما میتوانند به سرعت صدها میلیون ارزش داشته باشند.اما ریسک این سرمایه گذاری بالاست زیرا تقریباً 90 درصد محصولات بیوتکنولوژی موردتحقیق ، به دلیل مقررات و تقاضاهای پیچیده در فارماکولوژی وارد بازار نمی شوند.
تاریخچه
در قرون وسطی درجهان اسلام، قراد(مضاربه) یک ابزار مالی عمده بود. قراد توافقی بود بین یک یا چند سرمایهگذار و یک نماینده که در آن سرمایهگذاران سرمایه را به نماینده(عامل) میسپردند .نماینده به امید کسب سود با آن معامله میکرد. سپس هر دو طرف قسمتی از سود را که قبلاً تسویه شده بود دریافت می کردند، نماینده مسئولیتی در قبال هیچ ضرری نداشت.
در اوایل دهه 1900، خریداران سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار در رسانه ها، دانشگاه ها و تجارت به عنوان سفته بازان توصیف می شدند. از زمان سقوط وال استریت در سال 1929، و به ویژه در دهه 1950، اصطلاح "سرمایه گذاری" به پایان محافظه کارانه تر طیف اوراق بهادار اشاره کرد، در حالی که "سفته بازی" توسط کارگزاران مالی و آژانس های تبلیغاتی آنها برای اوراق بهادار با ریسک بسیار بالا اعمال شد. در آن زمان رواج داشت. از نیمه آخر قرن بیستم، اصطلاحات «احتکار» و «سفته باز» به طور خاص به سرمایه گذاری های با ریسک بالاتر اشاره کرده اند.
استراتژی های سرمایه گذاری
ارزش سرمایه گذاری
مقاله اصلی: سرمایه گذاری ارزشی
یک سرمایه گذار ارزشی، دارایی هایی را می خرد که به عقیده آنها کمتر از قیمت حقیقی ارزش گذاری شده است (و دارایی های بیش ازحد ارزش گذاری شده را می فروشد). برای شناسایی اوراق بهادار کم ارزش، یک سرمایه گذار ارزشی از تجزیه و تحلیل گزارش های مالی ناشر برای ارزیابی اوراق بهادار استفاده می کند. سرمایه گذاران ارزشی از نسبت های حسابداری مانند سود هر سهم و رشد فروش برای شناسایی معاملات اوراق بهادار با قیمت های کمتر از ارزششان استفاده می کنند.
وارن بافت و بنجامین گراهام نمونه های قابل توجهی از سرمایه گذاران ارزشی هستند. کار مهم گراهام و داد، تحلیل امنیتی، در پی سقوط وال استریت در سال 1929 نوشته شد.
نسبت قیمت به سود (P/E)، یا سود چندگانه، یک نسبت اساسی مهم و شناخته شده است که تابعی از تقسیم قیمت سهم بر سود هر سهم آن است. این ارزشی را ارائه می دهد که نشان دهنده مبلغی است که سرمایه گذاران آماده اند برای هر دلار از درآمد شرکت خرج کنند. این نسبت به دلیل ظرفیت آن به عنوان اندازه گیری برای مقایسه ارزش گذاری شرکت های مختلف جنبه مهمی دارد. سهامی با نسبت P/E کمتر، با در نظر گرفتن سطح عملکرد مالی یکسان، قیمت هر سهم کمتری نسبت به سهامی با P/E بالاتر خواهد داشت. بنابراین، اساساً به این معنی است که P/E پایین گزینه ارجح است.
اما معیارهای دیگری نیز وجوددارند.
نمونه ای که در آن نسبت قیمت به سود اهمیت کمتری دارد، زمانی است که شرکت ها در صنایع مختلف با هم مقایسه می شوند. P/E پایین درشرکتهای مخابراتی با همان P/E پایین درشرکتهای پتروشیمی می تواند متفاوت باشد.
برای سرمایهگذارانی که به ازای هر دلار از درآمد یک شرکت سرمایه گذاری میکنند، نسبت P/E یک شاخص قابل توجه است، اما نسبت قیمت بازاربه قیمت دفتری (P/B) نیز شاخص قابلاعتمادی است از اینکه سرمایهگذاران چقدر حاضرند برای هر دلار هزینه کنند. از دارایی های شرکت در فرآیند نسبت P/B، قیمت سهام یک سهم بر دارایی های خالص آن تقسیم می شود. هر گونه دارایی نامشهود، مانند سرقفلی، در نظر گرفته نمی شود. این یک عامل بسیار مهم در نسبت قیمت به دفتر است، زیرا نشان دهنده پرداخت واقعی برای دارایی های مشهود است و نه ارزیابی دشوارتر دارایی های نامشهود. بر این اساس، P/B را می توان یک معیار نسبتا محافظه کارانه در نظر گرفت.
سرمایه گذاری رشد
سرمایه گذاران در حال رشد به دنبال سرمایه گذاری هایی هستند که معتقدند احتمالاً در آینده سود بالاتر یا ارزش بیشتری خواهند داشت. برای شناسایی چنین سهامی، سرمایه گذاران رشد اغلب معیارهای ارزش فعلی سهام و همچنین پیش بینی عملکرد مالی آتی را ارزیابی می کنند. سرمایه گذاران در حال رشد به دنبال سود از طریق افزایش ارزش سرمایه هستند - سود حاصل از فروش سهام با قیمتی بالاتر از آنچه که برای آن خریداری شده است. مضرب قیمت به درآمد (P/E )نیز برای این نوع سرمایه گذاری استفاده می شود. سهام رشد احتمالاً P/E بالاتری نسبت به سایر سهام در صنعت خود خواهد داشت. به گفته تروی سگال، نویسنده Investopedia و جولیوس مانسا، برنده جایزه تحقیقات فینتک فولبرایت وزارت امور خارجه ایالات متحده، سرمایهگذاری رشد برای سرمایهگذارانی مناسب است که افقهای سرمایهگذاری نسبتاً کوتاهتر، ریسکهای بالاتر را ترجیح میدهند و به دنبال جریان نقدی فوری از طریق سود سهام نیستند.
برخی از سرمایه گذاران معرفی استراتژی سرمایه گذاری رشد را به بانکدار سرمایه گذاری توماس رو پرایس جونیور نسبت می دهند، که این روش را در سال 1950 با معرفی صندوق سرمایه گذاری مشترک خود، صندوق رشد قیمت T. Rowe، آزمایش و رایج کرد. پرایس اظهار داشت که سرمایهگذاران میتوانند با «سرمایهگذاری در شرکتهایی که در زمینههای پربازده به خوبی مدیریت میشوند» بازده بالایی به دست آورند.
شکل جدیدی از سرمایه گذاری که به نظر می رسد توجه سرمایه گذاران را به خود جلب کرده است، سرمایه گذاری خطرپذیر است. سرمایه مخاطره آمیز به طور مستقل مدیریت اختصاصی دارند.
سرمایه هایی که بر سهام یا سرمایه گذاری های مرتبط با سهام در شرکت های خصوصی و با رشد بالا تمرکز می کنند.
سرمایه گذاری مومنتوم(نوسان گیری)
سرمایه گذاران مومنتوم معمولاً به دنبال خرید سهامی هستند که در حال حاضر روند صعودی کوتاه مدت را تجربه می کنند و معمولاً زمانی که این حرکت شروع به کاهش کرد آنها را می فروشند. سهام یا اوراق بهادار خریداری شده برای سرمایه گذاری حرکتی اغلب با نشان دادن بازدهی بالا برای سه تا دوازده ماه گذشته مشخص می شود.[11] با این حال، در یک بازار نزولی، سرمایهگذاری مومنتوم شامل فروش کوتاه اوراق بهادار سهامی است که روند نزولی را تجربه میکنند، زیرا اعتقاد بر این است که این سهام همچنان به کاهش ارزش خود ادامه میدهند. اساساً، سرمایهگذاری مومنتوم به طور کلی بر این اصل متکی است که سهامی که به طور مداوم روند صعودی دارد به رشد خود ادامه میدهد، در حالی که سهامی که به طور مداوم روند نزولی دارد به ریزش ادامه خواهد داد.
اقتصاددانان و تحلیلگران مالی در مورد اثربخشی استفاده از استراتژی سرمایه گذاری حرکتی به اتفاق نظر نرسیده اند. به جای ارزیابی عملکرد عملیاتی یک شرکت، سرمایه گذاران شتاب به جای آن از خطوط روند، میانگین متحرک و شاخص جهت گیری متوسط (ADX)برای تعیین وجود و قدرت روندها استفاده می کنند..
میانگین هزینه دلار
میانگین هزینه دلار: اگر فردی 500 دلار در ماه به مدت 40 سال با نرخ بازده سالانه 10 درصد در بازار سهام سرمایه گذاری کند، مانده پایانی بیش از 2.5 میلیون دلار خواهدشد.
میانگین هزینه دلار (DCA )که در بریتانیا به عنوان میانگین هزینه پوند نیز شناخته میشود، فرآیند سرمایهگذاری مداوم مقدار معینی از پول در بازههای زمانی منظم است و این روش میتواند همراه با سرمایهگذاری ارزشی، سرمایهگذاری رشد، استفاده شود. سرمایه گذاری مومنتوم یا سایر استراتژی ها به عنوان مثال، سرمایهگذاری که میانگینگیری هزینه دلار را انجام میدهد، میتواند بدون در نظر گرفتن قیمت سهام سهام ترجیحی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا صندوقهای قابل معامله در بورس، 200 دلار در ماه برای 3 سال آینده سرمایهگذاری کند.
بسیاری از سرمایهگذاران بر این باورند که میانگینگیری هزینه دلار به حداقل رساندن نوسانات کوتاهمدت( با پخش ریسک در بازههای زمانی ) بازار کمک میکند. تحقیقات همچنین نشان میدهد که DCA میتواند به کاهش میانگین کل هزینه هر سهم در یک سرمایهگذاری کمک کند، زیرا این روش خرید سهام بیشتری را در زمانی که قیمت آنها پایینتر است، و سهام کمتری را ،زمانی که قیمت بالاتر است، امکانپذیر میسازد. با این حال، میانگین هزینه دلاری نیز معمولاً با کارمزدهای کارگزاری بیشتر مشخص می شود که می تواند بازده کلی سرمایه گذار را کاهش دهد.
اعتقاد بر این است که اصطلاح "میانگین سازی هزینه دلار" اولین بار در سال 1949 توسط اقتصاددان و نویسنده بنجامین گراهام در کتاب خود "سرمایه گذار هوشمند" ابداع شد. گراهام اظهار داشت که سرمایهگذارانی که از DCA استفاده میکنند "احتمالاً قیمت کلی رضایتبخشی برای همه داراییهای [خود] خواهند داشت."( البته توجه کنیدکه درآمریکا ،برخلاف ایران،دامنه نوسان سهام وجودندارد)
سرمایه گذاری خرد
سرمایهگذاری خرد نوعی استراتژی سرمایهگذاری است که برای ایجاد منظم، در دسترس و مقرون به صرفه کردن سرمایهگذاری طراحی شده است، بهویژه برای کسانی که ممکن است پول زیادی برای سرمایهگذاری نداشته باشند یا تازه وارد سرمایهگذاری شوند.
واسطه ها و سرمایه گذاری های جمعی
سرمایه گذاری ها اغلب به طور غیرمستقیم از طریق موسسات مالی واسطه انجام می شود. این واسطه ها شامل صندوق های بازنشستگی، بانک ها و شرکت های بیمه است. آنها ممکن است پول دریافتی از تعدادی از سرمایه گذاران نهایی را در صندوق هایی مانند تراست های سرمایه گذاری، تراست واحدها و SICAV ها جمع کنند تا سرمایه گذاری های بزرگ انجام دهند. هر یک از سرمایه گذاران منفرد ادعای غیرمستقیم یا مستقیمی در مورد دارایی های خریداری شده دارند، مشروط به هزینه هایی که توسط واسطه اخذ می شود، که ممکن است بزرگ و متفاوت باشد.
رویکردهای سرمایهگذاری که گاهی در بازاریابی سرمایهگذاریهای جمعی به آن اشاره میشود، شامل میانگینگیری هزینه دلار و زمانبندی بازار است.
ارزش گذاری سرمایه گذاری
جریان نقدی آزاد، وجه نقدی را که یک شرکت تولید میکند و پس از سرمایهگذاری مجدد در سرمایه در گردش و مخارج سرمایه، در دسترس سرمایهگذاران بدهی و حقوق صاحبان سهام است، اندازهگیری میکند. بنابراین، جریان نقدی آزاد بالا و رو به افزایش، تمایل دارد که یک شرکت را برای سرمایه گذاران جذاب تر کند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نشانگر ساختار سرمایه است. بالابودن این نسبت، باعث میشود درآمد شرکت، جریان نقدی آزاد و در نهایت بازده سرمایهگذاران آن، پرریسکتر یا پرنوسانتر شود. سرمایه گذاران نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت را با سایر شرکت های همان صنعت مقایسه می کنند و روند نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و جریان نقد آزاد را موردتوجه قرار می دهند.